درگفتگو با سایت ندای ایرانیان

پنج شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰:۲۹:۰
امام برای آزادی و رفاه مردم انقلاب کرد
درگفتگو با سایت ندای ایرانیان

آیت الله امام جمارانی :امام (ره) شخصيت بزرگي بود كه آمد فساد را از جامعه ما ريشه كن كند/تنها راه دانستن اينكه ما براي چه آمديم، انقلاب كرديم و اين نهضت چرا آغاز شد سخنان رهبر كبير انقلاب است و نه غير از آن


آیت الله امام جمارانی در گفت و گو با ندای ایرانیان:

كجا امام(ره) گفته است كه من آمده ام شما را به بهشت ببرم ولو به زور!/ بسیاری حق حرف زدن و تاييد دولت را ندارند

كساني آزاد هستند هر گونه تخريب را عليه دولت انجام دهند، در مجلس و غير مجلس و به دولت ضربه وارد می كنند، اما بسیاری حق حرف زدن و تاييد دولت را ندارند.

 

ندای ایرانیان - سعید سیف : خاطره است تا دلتان بخواهد، از همان ابتدا همراه با امام خمینی (ره) و همراه با نهضت بوده است امام جمارانی را می گوییم، از اعضای اولیه و عضو فعلی مجمع روحانیون مبارز است. حسینیه جماران درسال ۱۳۵۹ اتوسط او در اختیارامام خمینی(ره) و یاران اش قرار گرفت‌. خانه پدری خود و خواهران و برادارنش را برای محل اقامت امام دفتر امام و محل اسکان تیم حفاظت در اختیار امام خمینی قرار داد. مد ت دهسال نماینده ولی فقیه در سازمان اوقاف و امور خیریه بود. سید مهدی امام جمارانی از سال های نزدیکی و دوستی با امام (ره ) خاطره ها دارد. وی در خصوص آشنایی اش می گوید«آشنايي من با امام (ره) به قبل از انقلاب شكوهمند اسلامي و زمانی كه ايشان در قم حضور داشتند باز مي گردد. هنگامی که من به قم رفتم در سنین پایین و نوجوانی بود. در آن تاریخ در زمان آیت‌الله بروجردی، یکی از شخصیت های بزرگ و ممتاز و شاخص قم حضرت امام بود. البته آن موقع علمای رده‌ی دوم بعد از مرجعیت آقای بروجردی چند نفر بودند. آقایان گلپایگانی، شریعتمداری، نجفی و آقای خمینی. آقای خمینی آن موقع که ما بچه و طلبه‌ی کوچکی بودیم به عنوان یک مدرس بسیار قوی و شجاع و بسیار با شخصیت در قم مطرح بودند» مشروح گفت و گوی حجت السلام و المسلمین سید مهدی امام جمارانی با پایگاه خبری و تحلیلی ندای ایرانیان در ذیل آمده است:


 

به عنوان نخستین سوال می خواستم در مورد سابقه و زمان آشنایی شما با امام (ره) شروع کنم. اندکی هم در مورد ویژگی های امام بفرمائید ؟ا

آشنايي من با امام (ره) به قبل از انقلاب شكوهمند اسلامي و زمانی كه ايشان در قم حضور داشتند باز مي گردد. هنگامی که من به قم رفتم در سنین پایین و نوجوانی بود. در آن تاریخ در زمان آیت‌الله بروجردی، یکی از شخصیت های بزرگ و ممتاز و شاخص قم حضرت امام بود. البته آن موقع علمای رده‌ی دوم بعد از مرجعیت آقای بروجردی چند نفر بودند. آقایان گلپایگانی، شریعتمداری، نجفی و آقای خمینی. آقای خمینی آن موقع که ما بچه و طلبه‌ی کوچکی بودیم به عنوان یک مدرس بسیار قوی و شجاع و بسیار با شخصیت در قم مطرح بودند. البته ايشان در نظر عموم هنوز شناخته نشده بودند اما در نزد جمعیت خاص حوزه، شخصیت بسیار ممتازی بود و شکل و شمایل بسیار گیرایی داشتند. كلاس درس ايشان يكي از پررونق ترين كلاس های حوزه علميه قم در آن روزگار بود. به تعبيري درست تر بعد از درس مرحوم آيت ا... بروجردي كه پررونق ترين كلاس درس در حوزه محسوب مي شد، اين كلاس درس امام(ره) بود که مشتاقان زيادي را به خود جلب مي كرد. شاگردان ايشان هم اذعان دارند كه بزرگ ترين مجلس درس پس از جلسه مرحوم آيت ا... بروجردي، مجلس درس امام بود. آن موقع فضلاي برجستۀ حوزه به درس امام خميني مي رفتند و مدعی بودند درس ایشان از نظر عملي آموزنده ،حساب شده و البته عميق بوده است. فلذا به صورت كلاسيك هم مي توان ادعا كرد كه كلاس درس ايشان مرجع بسياري طلاب و بزرگان حوزه علميه قم محسوب مي شد. البته امام (ره) به عنوان يك ملا، يك فاضل و به تعبيري ديگر يك انسان جامع محسوب مي شد. يعني هم فقيه بود و هم فلسفي و هم عرفاني و به تعبيري درست تر ايشان از جهات عديده يك روحاني كامل و جامع بود. فلذا آن روزها امام را به عنوان يك ملاي فقيه، اصولي و حتي دانشمند فلسفي مي شناختند. شخصیت امام به گونه ای بود که از نظر ما يك انسان الهي و فوق تصور محسوب مي شد. من و بسياري از انسان هاي بي طرف معتقديم امام (ره) يك استثناي تاريخ بشريت محسوب مي شد. آن روزها درس امام براي ما طلبه ها كاملا شناخته شده بود و وقتي درس ايشان تمام مي شد تمام خيابان ارم مملو از روحانيونی بود كه از درس امام بر مي گشتند

در حال حاضر امام (ره) با عنوان يك چهره سياسي كه حكومت تشكيل دادند شناخته مي شود، اما شخصيت عرفاني ايشان والاتر از اين بود كه بتوان به راحتي از كنار آن گذشت. متأسفانه امروز کمتر به این جنبه شخصیتی امام پرداخته مي شود؛البته شاگردان و نزديكان ايشان بهتر از هر كسي از احوالات اين بزرگ مرد آگاهي دارند. مي توان در بخشي از اشعار ايشان اين قدرت عرفاني را ديد؛ اشعار امام گوناگون است و مناسب احوالات مختلفي سروده شده است. يك جا ايشان مي گويد :

 سال ها مي گذرد حادثه ها مي آيد          انتظار فرج از نيمه خرداد كشم

 تعبير اين شعر براي ما بسيار عجيب است. امام چنان شعر گفته كه گویی مي دانسته وفات ايشان در نيمه خرداد خواهد بود. بالطبع اين سخن صادر شده از يك انسان الهي است. البته از شعر امام همه گونه برداشت مي شود .بعضی معتقدند ايشان گفته است من منتظر آن فرج نيمه خرداد هستم كه به دنبال آن از عالم فاني به سوي عالم باقي بشتابم. تعبير ديگر، اشارۀ ایشان به نهضتي است كه آغاز اش 15 خرداد بود و در نهايت به انقلاب بزرگ اسلامي منتهي شد

شبي كه امام دستگير شدند 15 خرداد بود؛ آيا خاطره اي از آن روز داريد؟

نه تنها امام (ره) در قم دستگير شد؛ بلكه آيت ا.. دستغيب و آيت ا.... محلاتي در شيراز و آیت الله حاج آقا حسن قمی در مشهد هم دستگير شدند. اين جريان كه پيش آمد به شكل بسيار عجيبي حوزه علميه قم را تحت تاثير خود قرار داد. مردم بي اختيار به خيابان ها آمدند و از طرف ديگر هم جلادان شاه آن كشتار وحشتناك را انجام دادند

آن شب شما هم قم و دربيت امام بوديد؟

خير من آن روزها تهران بودم؛ ايام محرم و عاشورا من در نياوران منبر مي رفتم. برنامه اي هم براي دستگيري من داشتند که خوشبختانه چند دقيقه قبل از آن از حسينيه خارج شديم. حادثه دستگيري امام به قدري عجيب بود كه ممکن بود تمام مردم را از تهران و شهرستان ها به قم بكشد؛ بالاخره آن جنايت رخ داد. حتي تحركي هم براي تصرف سازمان صداو سيما صورت گرفت و كساني كه در متن اين حركت بودند ابتدا توسط عمال رژيم گذشته دستگير شده و سپس شهيد شدند. اين جريانات نشان دهنده اين بود كه نفوذ امام در قلوب مردم تا كجا است. بنابراين شعر انتظار فرج از نيمه خرداد كشم اين جا تعبير مي شود كه نهضتي آغاز شد و امام انتظار مي كشيد تا اين نهضت به ثمر بنشيند. بالاخره پس از پانزده سال محنت اين رنج براي ايشان تمام شد و به تعبير خود ايشان فرج حاصل گشت.

نتيجه نهضت 15 خرداد چه بود؟ هدف امام از برقراري اين نهضت چه بود؟ ايشان به چه چيزي مي خواستند دست پيدا كنند؟ 

ايشان وقتي به تهران آمدند و در بهشت زهرا به سخنراني پرداختند مهم ترين دلايل انقلاب را يك به يك بيان كردند. تنها راه دانستن اينكه ما براي چه آمديم، انقلاب كرديم و اين نهضت چرا آغاز شد سخنان رهبر كبير انقلاب است و نه غير از آن. يكي از مسائلي كه آن روز مطرح كردند اين بود كه سلطنت يك امر غير قانوني است در هر زمان و مكان. ايشان به وضوح بيان كردند كه مردم بايد سرنوشت شان را تعيين كنند و به كرّات اشاره كردند كه حكومت از آن مردم است. در آن جمله معروف گفتند كه دولت تشكيل مي دهند به پشتيباني ملتي كه امروز با من هستند و به من اعتماد كردند، بنابراين گفتند با اراده اين ملت من دولت تعيين مي كنم. مي بينيم كه هيچ گاه نقش مردم را ناديده نگرفتند. متأسفانه برخي به گونه اي ديگر از اين مسئله برداشت مي كنند در حالي كه راه امام ديدن نقش مردم و اراده ملت بود. ايشان به وضوح گفتند كسي حق ندارد از 50 سال پيش به مردم امروز تحميل شود وبرای آنان تصمیم بگیرد. لذا ابطال سلطنت براي هميشه تاريخ از امهات اهداف و نتایج انقلاب بود كه بيان كردند. هدف دیگر دوري جستن انقلاب از برخي از روحانيون كج انديشي بود كه با پيشرفت و حركت روبه جلو مخالف بودند. شما شايد ندانيد در آن روزها روحانيوني بودند كه با راديو، تلويزيون، و هرنوع ابزاري كه نشان دهنده تمدن بود مخالفت مي كردند. امام (ره) از همان ابتدا راهشان را از اين كج انديشان و كهنه پرستان جدا كردند و تا آخر هم از اين گروه برائت جستند. امام مي فرمود كه روحانيت با سينما، تلويزيون و راديو مخالف نيست بلكه با فساد آنها مخالف است اگر يك سينمايي باشد كه بتواند مردم را بسازد و تأديب جامعه را پيگيري كند قطعا سينمای خوبي است فلذا آنهايي كه مي گفتند بلند گو حرام است در آن روزها پاسخ خود را گرفتند. بنابراین در 12 بهمن 57 امهات مسائل و خط كشي ها كاملا مشخص شده است و اهداف انقلاب توسط امام بیان شده است. امام تكليف انقلاب و همه را آن روز مشخص كردند. اما مسئله ديگري كه امام مطرح كردند حل مشكلات معیشتی مردم بود. ايشان همواره بر اين نكته تاكيد داشتند كه بايد مردم و رفاه آنها تأمين شود. بايد يك دولت شايسته بتواند دنياي مردم را آباد كند و رفاه آنها را مد نظر قرار دهد. آرزوي امام چه بود؟ آرزوي ايشان رفاه مردم بود و اين وظيفه را بر عهده دولت و انقلاب گذارد و به صراحت اشاره كرد كه بايد مردم در رفاه باشند. درمان مردم رايگان باشد. آب، برق، گاز را در اختيار مردم قرار دهد. انتظار فرج از نيمه خرداد و آرزوي ايشان از به نتيجه رسيدن نهضت،آزادی، رفاه و سربلندي مردم ايران بود. امام (ره) شخصيت بزرگي بود كه آمد فساد را از جامعه ما ريشه كن كند. از ميان برداشتن مفاسد جامعه، اعم از اقتصادي،اجتماعی و سیاسی ، انتظار امام از نهضت بود. در اين جا خاطره اي را بايد بيان كنم كه تقريباً جايي بيان نكرده ام؛ شبي امام در قم خوابي ديدند که محتوای آن این بود.فرموده بودندكه در عالم خواب دیدم که "شهر قم آتش گرفته است و خرمن هاي آتش شعله كشان اين شهر را مي سوزاند و من به تنهايي با كفش هايم روي آتش مي رفتم و آن را خاموش مي كردم تا در نهايت آن آتش هولناك خاموش شد. وقتي آتش را خاموش كردم ديدم؛ عبا و قباي من سوخته است"

تعبير ايشان از اين خواب چه بود؟

تعبير ايشان اين بود كه در جامعه فسادهايي هست كه من ان شاء ا... اين مفاسدرا از ميان خواهم برد اما در اين راه نزديك ترين ياران و بهترين دوستان وعزیزانم را از دست مي دهم.دیدید كه قبل و پس از پيروزي انقلاب چقدر از نيروها و جوانان مخلص ما براي از ميان بردن فساد شهيد مي شوند. شما نگاه كنيد كه بهترين شاگردان امام را چه كساني كشتند. آقاي مطهري بهترين شاگرد امام بودكه توسط عده اي کج انديش و ظاهر بين به فيض شهادت نائل شدند.آقای بهشتی،مفتح،باهنر، محلاتی و .... همه در این راه به شهادت رسیدند.بسیاری نیز تا مرز شهادت پیش رفتند مانند مقام معظم رهبری و آیت الله هاشمی رفسنجانی. بنابراين لازم است بدانيم كه امام (ره) آمدند كه اين فسادها را از ميان بردارند، تعبير از آتش فساد بود . فساد اقتصادي، معيشت و رفاه مردم را هدف قرار مي دهد، امام دنياي آباد را براي مردم مي خواست که متأسفانه برخي به گونه اي ديگر براي مردم تعبير مي كنند. كج انديشي در دين ؛ گونه اي ديگر از فساد بود كه امام روشن و واضح در بهمن 57 آن را براي مردم بيان كردند. از همه مفاسد بدتر، استعمار بود كه جامعه ايران با آن دست و پنجه نرم مي كرد. متاسفانه آن زمان مرتب در صداو سيما تكرار مي كردند كه سياست مستقل ملي در كشور وجود دارد. اما آگاهان بهتر مي دانند که استعمار بر تارو پود دولت ما چنگ انداخته بود. سياست مستقل ملي وجود نداشت. اين امام بود كه آمد و به تنهايي مقابل اين جريان ايستاد. اين كه مي گفتند روحانيت ايستاد، در واقع اینطور نبود. اين روحانيت در آن زمان و در ابتدای نهضت، به يك نفر خلاصه مي شد و آن امام (ره) بود .

خاطره اي به ذهنم آمد كه بد نيست در اینجا عرض كنم. موقعي که امام به تركيه تبعيد شده بودند دوباره مانند 15 خرداد جامعه واكنش نشان داد. بعداً داماد آيت ا.. خوانساري به دیدن امام در بورساي تركيه رفت چون واقعا كسي بعد از آن نطق تاريخي امام در مورد كاپيتالاسيون ايشان را نديده بود. در همان زمان شهيد حاج آقا مصطفي نیز توسط نيروهاي امنيتي رژيم براي مدتي بازداشت شده و به زندان قزل قلعه منتقل شدند و حدود يك ماه و نيم تقريبا در زندان بودند. ايشان نقل مي كرد كه سرهنگي پيش من آمد ،گویا بازجو بود و شروع كرد به بحث كردن در مورد فقه و فلسفه و ...... به نظر مي رسيد آن سرهنگ آدم با سوادي بوده است. بحث ما كه تمام شد، سرهنگ گفت كه پدر شما براي چه مبارزه سياسي مي كند. مرحوم حاج آقا مصطفي در جواب ايشان گفت: براي اينكه پدرم مي خواهد استعمار، استحمار، و استثمار را از جامعه ريشه كن كند. آن سرهنگ ارتشي در جواب حاج آقا مصطفي گفته بود كدام استعمار، ما كه سياست مستقل ملي داريم؛ حاج آقا مصطفي که به گواهي بزرگان انسان باسواد و توانايی بود در جواب ايشان گفته بود:"ابداً مستقل نیستیم و من دليل دارم.دلیل من آن است که روز عاشوراي 15 خرداد پدر من در مدرسه فيضيه درمیان 500هزار طلبه و مردم عادي عليه شخص شاه سخنراني كرد و به خاطر این انتقاد به شخص اول مملکت 2 ماه در زندان بود و حدود 8 ماه در حصر خانگي ماند. اما امسال به واسطه سخنراني عليه كاپيتالاسيون كه در خانه ايشان ودر ميان جمع محدودي از مردم برگزار شد. چنان برخوردي حكومت داشت كه منجر به تبعيد ايشان براي مدت زمان نامعلومي شد. اگر واقعا قرار بود سياست مستقلي داشته باشيم پس چرا اين برخورد با پدرم شد.یعنی برای انتقاد به شاه دو ماه و برای انتقاد به آمریکا یک عمر تبعید

اشاره به حصر حضرت امام کردید ایشان در کجا در حصر بودند؟

در مورد 8 ماه حصر امام كه زياد بدان پرداخته نشده لازم است توضيحي بدهم.حصر امام در خانه آقای نجاتی برادر حاج آقا حسن قمي که در چاله هرز پائین تر از قلهک بود اتفاق افتاد.یعنی بعد از پانزده خرداد ایشان را به اتفاق آقایانی که قبلاً عرض شد دستگیر کردند و دو ماه در زندان عشرت آباد حبس نمودند. بعداز حبس امام مردم به سمت عشرت آباد راه افتادند و ازدحام جمعیت تمام خیابان شریعتی را گرفته بود.من خودم به اتفاق مرحوم پدرم رفته بودیم آنجا و ازنزدیک جمعیت انبوهی که میگویم را دیدیم. حكومت ديد كه اگر اين قضیه دامنه دار شود از 15 خرداد هم بدتر مي شود. به همين دليل ايشان را به منزل حاج روغني در قيطريه منتقل كردند و 8 ماه امام آنجا بود. منظور شهيد حاج آقا مصطفي هم از حصر ایشان همين 8 ماه بود. در این مدت کسی اجازۀ تردّد به آن محدوده را نداشت بجز خانواده ایشان.

به هرحال مرحوم آقا مصطفي در ادامه بحث با آن سرهنگ، در تعريف استحمار گفته بود. مردم را نفهم فرض نكنيد. همين سخنان هم موجب شده بود كه ايشان را تبعيد كنند. متأسفانه اكنون هم برخي سياسيون برخوردهايي با مردم انجام مي دهند که اين رويكرد را دنبال مي كند. یعنی مردم را به حساب نمي آورند. در حال حاضر كساني هستند كه ادعا مي كنند فعال سياسي هستند و خودشان را قيم مردم حساب مي كنند و براي رأي مردم ارزش قائل نمي شوند. حاضر نیستند كه حرف مردم را بشنوند. درحالی که مردم همه چيز را مي فهمند و بد و خوب را تشخيص مي دهند. مردم مي فهمند و درك مي كنند. بنابراین چرا ما خود را قيم مردم فرض کنیم و در بحث و درس مان رأي و نظر مردم را بي اثربدانیم. آن روز امام با استعمار و استحمار جنگيد. مردم استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي خواستند. امام در مدرسه فيضيه به مردم گفتند ديگر از پاسبان نترسيد امروز بيان ها آزاد است، از خودتان و عمل خودتان بترسيد. امام نمی گفت كه من آمدم بهشت را به شما بدهم، یا قيامت را براي شما گلستان كنم. آن روزها امام دغدغه آزادی و رفاه مردم را داشت.كجا امام(ره)  گفته است كه من آمده ام شما را به بهشت ببرم ولو به زور

يعني امام هيچ گاه نگفتندمن آمده ام شما را به بهشت ببرم ولو به زور. پس چرا برخي به گونه اي ديگر تفسیر میکنند؟

 خير هيچ گاه نگفت، اساساً حتی در پذیرفتن دین هم اجبار و اکراهی وجود ندارد. ما امروز مي بينيم كه همین تفکرات، با دولتی كه با راي قاطع مردم روي كار آمده است چگونه برخورد مي كنند.راي صحيح و درست ملت بود كه موجب شد آقای روحاني روي كار بيايد و رئيس جمهور شد. خوشبختانه هم وزرا و هم همكاران ايشان انسان هاي شايسته اي هستند. وزير بهداشت در جهت منويات امام حركت مي كند و بهبود وضعیت بهداشت را در دستور کار خود قرار داده است. اینها منويات امام بوده است كه دولت از آن دم مي زند. حالا عده قليلي مقابل دولت ايستاده و به دليل منافع فردي دولت را تخريب مي كنند. اگر اين ها به مقام معظم رهبري گوش مي دهند ، بايد بدانند ايشان امسال را سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نامگذاری نموده اند و همین اخیراً از نوع برخورد برخی از افراد مجلس با دولت گلایه نمودند . بنابراين شما اگر تابع رهبري هستيد، اين دولت دارد منويات ايشان را عمل مي كند. اگر انقلابي هستيد، اين دولت دارد بر اصول انقلاب كه همان استقلال آزادي، جمهوري اسلامي است گام بر مي دارد. حالا عده اي كنار ايستاده اند و مي خواهند مردم را به زور به بهشت ببرند، عده اي ديگر دلواپس شدند. از نظر این آقایان آقای ظریف که مورد اعتماد مقام معظم رهبری،ریاست جمهور و سران قوا و همه مسئولین کشوراست خائن است و لابد کسانی که موجبات تحریم کشور را فراهم نمودند هواخواه ملت ایرانند.

البته مسئله اين است که كساني آزاد هستند هر گونه تخريب را عليه دولت انجام دهند ، در مجلس و غير مجلس و به دولت ضربه وارد می كنند، اما بسیاری حق حرف زدن و تاييد دولت را ندارند. و اين درد بزرگی است براي ما. آن روز آرزوي امام آباد كردن زمين بود. امام در جماران گفت: هجوم ببريد به توليد و كشاورزي. ملتي كه نان دارد بخورد اسير هيچ جاي ديگر نمي شود. آيت ا... جوادي آملي يك بار گفت :ملتي كه جيب اش خالي است، اين نمي تواند مقاومت داشته باشد. آن چيزي كه امروز لازم است بايد از دولت يازدهم در مقابل تخريب كنندگان و تندروها حمايت كنيم. اسلام فرياد مي زند "من لا معاش له لا معاد له" كسي كه زندگي درست ندارد دين ندارد. ملت گرسنه نمي تواند دين دار باشد

حضرتعالی از یاران حضرت امام بوده اید و نقل قول ها و خاطرات بسیاری از ایشان دارید.اما اخیراً برخی در بعضی خاطرات که از سوی نزدیکان ایشان نقل می شود تشکیک می کنند.مثلاً معتقدند نقل قول هایی که آیت ا...هاشمی از امام (ره) می کنند درست نیست. رابطه امام (ره) با آیت ا... هاشمی چگونه بود؟

 

در مورد آقای هاشمی رفسنجانی و میزان اعتماد و علاقه حضرت امام به ایشان بد نیست به خاطره ای اشاره کنم .در اوایل نهضت امام بعضی از اطرافیان از ایشان خواسته بودند تا برای اطلاع ایشان از حوادث و اخبار روز رادیویی تهیه کنند. چون لازم بود که امام خبرهای مهم را از اقصی نقاط دنیا بدانند و در جریان باشند. آقای هاشمی رفسنجانی آن موقع طلبه ای جوان بود که در کنار امام و مورد علاقه و احترام خاص امام بود.امام فرمودند که چنانچه آقای هاشمی میپذیرد که این کار را انجام دهند من هزینه تهیه رادیو را می دهم. این نشان از این داشت که حضرت امام نسبت به آقای هاشمی اعتماد کامل و خاصی دارند و ایشان را کسی می داند که ضمن تعهد به نهضت از فراست و قدرت تحلیل بالایی برخوردار است. در طول دوران حیات حضرت امام در بعد از انقلاب نیز ایشان همیشه در جایگاه دوم بعد از امام قرار داشت و کسی بود که امام فرماندهی کل قوا را به او تفویض کرد.من یادم هست بار اولی که آقای هاشمی برای ریاست جمهوری کاندیدا شدند برخی از دوستان از در مورد صلاحیت ایشان برای این سمت از امام سؤال کردند.امام در جواب فرمودند:از آقای هاشمی بهتر برای این سمت چه کسی است؟ و همین دلیل بر اینست که ایشان امین امام بوده اند و در همۀ دوران ها آقای هاشمی را به عنوان عزیزترین خود به شمار می آوردند وهمیشه در دوران امام آقای هاشمی در عرض مقام معظم رهبری به حساب می آمد وبا ایشان اخوت و برادری و قرابت بسیار زیادی داشته و دارند وهمانگونه که حضرت امام دربارۀ ایشان فرمودند: تا نهضت هست هاشمی هست.بنابراین کسی که امین امام بوده و هست نمیتواند سخنانش مردود باشد.

 

نظرات

ثبت نظر